Alfa-Med

تاریخچه سیستم Alfa-Med - حقایق تاریخی


  • انسان - یک سیستم کنترل سلسله مراتبی چندگانه است. سیگنال های موجود در آن به ارتعاشات هارمونیک (یعنی از نظر فیزیولوژیکی سالم) و ارتعاشات ناهماهنگ (یعنی غیر طبیعی) تقسیم می شوند. ارتعاشات ناهماهنگ باعث اختلال در فرآیندهای بدن می شود و در نتیجه منجر به بیماری می شود. این نوسانات ناهماهنگ در طول درمان برطرف می شوند.

در سال 1940، استاد دانشگاه ییل، هارولد اس بور، در حال مطالعه میدان الکتریکی اطراف گیاهان و حیوانات زنده و همچنین بررسی شکل میدان های الکترواستاتیک سمندرها بود. او در طی تحقیقات متوجه شد که سمندرهای جوان دارای میدان های الکتریکی هستند که از شکل حیوان بالغ پیروی می کند. هارولد اس بور می خواست دریابد که این میدان برای اولین بار در چه مرحله ای از رشد حیوان ظاهر می شود. او شروع به نوشتن الگوهای میدانی برای مراحل اولیه جنین زایی کرد.

در نتیجه او کشف کرد که این میدان حتی در تخمک های بارور نشده نیز وجود دارد. هارولد بور همچنین با میدان های الکتریکی در اطراف شاخه های گیاه کوچک آزمایش کرد. تحقیقات او نشان داده است که میدان الکتریکی اطراف میکروب شکلی از میکروب ندارد. شبیه گیاه بالغ است. این یافته‌ها این پیشنهاد را می‌دهد که هر ارگانیسم در حال رشدی از برنامه پیش از رشد تجویز شده پیروی میکند، که توسط میدان مخصوص بدن او تعیین می‌شود.

این مطالعات، همراه با مطالعات زیست شناسان، شیمی دانان، و دانشمندان دیگر این امکان را فراهم کرده است که بفهمیم همه موجودات زنده دارای میدان الکتریکی هستند. در نتیجه، یک میدان مغناطیسی نیز وجود دارد که طبیعتاً پیچیده تر است.

هارولد بور " داده های وجود میدان های الکترودینامیکی در موجودات زنده" را منتشر کرد.

(Proceedings of the National Academy of Sciences, Volume XXV, April 1939., Pp. 184-288).

رویال رایف در سالهای 1930-40 تحقیقی را انجام داد و پزشکی زیست الکترونیک را توسعه داد. رویال رایف اولین کسی بود که با استفاده از میکروسکوپی که خودش ساخته بود، یک ویروس زنده را مشاهده کرد. رایف تعیین کرد که در کدام محدوده فرکانسی اجسام مولکولی تشعشعات الکترومغناطیسی بیمار و بیماری او در حال ارتعاش هستند. او با دقت طیف منفرد تابش هر میکروارگانیسم را با استفاده از احتمالات یک برش طیفی شناسایی کرد. رایف شروع به توسعه روشی برای از بین بردن این ویروس های قاتل کوچک کرد. او از اصل رزونانس استفاده کرد. رایف با افزایش شدت تابش فرکانسی که با این میکروب ها طنین انداز می شود، نوسانات طبیعی آنها را تقویت کرد. این تابش میکروارگانیسم ها را از بین برد , با این حال، هیچ آسیبی به بافت های اطراف وارد نکرد.

در سال 1954، یک پزشک آلمانی راینهارد وول (شاید به طور تصادفی) بعد از لمس دارویی خاص توسط دست بیمار متوجه شد که عملکرد آن تغییر پیدا کرده است.

هنگام اندازه گیری پتانسیل نقاط فعال بیولوژیکی، عملکرد آنها نیز تغییر کرد. بنابراین، این کشف انجام شد: دارو (حتی در فاصله) می تواند وضعیت انرژی یک فرد را تغییر دهد. پس از مدتی تئوری رزونانس زیستی کشف شد.

تشدید زیستی در حقیقت مشخص می کند که برای درمان انسان نیاز به هیچ اقدامی از بیرون بدن نمی باشد.

با استفاده از تجهیزات ویژه می توان فرکانس های پاتولوژیک را از سایر فرکانس ها جدا کرد و سپس معکوس کرد .

بدن انسان با گرفتن چنین امواج معکوس به حالت سلامتی باز می گردد.